صورت فلکی چیست؟
صورت های فلکی (constellations) گروهی از ستارگان هستند که الگویی قابل شناسایی در پهنه آسمان را تشکیل می دهند. این الگوها کاملا فرضی و نسبی و بر اساس دید ما نام گذاری شده است.
چگونگی قرار گرفتن آنها اکثرا به یک جسم یا حیوان شباهت دارد و نام آن جسم یا جانور را روی آن دسته گذاشته اند. مانند مثلث، گاو، شکارچی، شیر، عقرب و… . این مفهوم عامیانه صورت فلکی است.
در ستارهشناسی نوین، لغت صورت فلکی به بخشی از آسمان اطلاق میشود که در مرحلهی اول اشکالی را تداعی میکند که هزارها سال پیش برای اولین بار مورد توجه انسانها قرار گرفته است. این مناطق بر روی کره، مانند استانها یا کشورهای مختلف بر روی نقشههای زمینی هستند. در حال حاضر هر نقطهای از آسمان بالای سر ما، حتماً متعلق به یک صورت فلکی است.
شناخت صـورت های فلکی باعث میشود که ما به راحتی بتوانیم آسمان را بشناسیم. و حرکت اجرام منظومه شمسی را در بین ستارگان راحتتر بررسی کنیم.
تا قبل از ۱۹۳۰ هیچ مرز مشخص شده ای برای انتخاب اسامی وجود نداشت. بنابراین برای ایجاد یگانگی، ستاره شناسان تصمیم گرفتند که نام هایی به زبان لاتین و با مرزی مشخص برای همه صورت های فلکی انتخاب کنند. این ها همان اسم هایی است که امروزه در سطح جهانی پذیرفته شده است.
برخی از صـورت های فلکی به دلیل بزرگی، اهمیت ستاره های داخل محدوده شان، راحتی در شناسایی و .. مشهورتر هستند.
به طور مثال دب اکبر یا خرس بزرگ با داشتن هفت ستاره پرنور از مشهورترین صور فلکی ست که برای سالیان سال دریانوردان جهت یابی خود را بر اساس آن انجام می داده اند.
این تقسیم بندی ها علاوه بر این که ما را با آسمان آشنا می سازد به ما در یافتن مکان اجرام سماوی نیز کمک می کند. مثلا وقتی گفته می شود ماه در صـورت فلکی قوس است همه می دانند کجا را باید نگاه کنند. در واقع می توان گفت یکی از کاربردهای صور فلکی برای آدرس دهی در آسمان است.
صورت های فلکی دایره البروج
از نظر نجومی، 13 صـورت فلکی زودیاک وجود دارد. صورتهای فلکی: حَمَل (بره)، ثور (گاو)، جوزا (دو پیکر)، سرطان (خرچنگ)، اسد (شیر)، دوشیزه (سنبله)، میزان (ترازو)، عقرب (کژدم)، قوس (کماندار)، جَدّی(بزغاله)، دلو(ریزنده آب)، حوت (ماهی) و حوّا (مار افسای-حامل مار) است.
زودیاک مجموعهای از صورتهای فلکی است که در امتداد مسیر سالانه خورشید در آن سوی آسمان قرار گرفته و به آن دایرهالبروج گفته میشود. در طول سال، به نظر میرسد خورشید از تمام صورتهای فلکی زودیاک عبور میکند.
چرا ستاره شناسان فقط 12 صورت فلکی را ذکر میکنند؟
زودیاک توسط بابلیها ابداع شد و آنها میخواستند صورت فلکیهای زودیاک با تعداد ماههای تقویم مطابقت داشته باشد؛ به همین دلیل، آنها بهراحتی سیزدهمین صورت فلکی، یعنی حوّا را حذف کردند، اگرچه در مسیر دایرهالبروج نیز قرار دارد.
صورت فلکی جمینی، جوزا یا دوپیکر
جمینی کلمه ای لاتین به معنای دوقلو است. صورت فلکی جمینی در اساطیر نشانی بر دوقلوهایی به نام کستور و پولوکس است.
در داستان ها، مادر این دوقلوها لدا نام داشت. آنها از دوپدر متفاوت بودند.پدر کستور شاه اسپارت و پدر پولوکس زئوس بوده است. (زئوس ، لدا را با تبدیل شدن به قو وسوسه کرد). وقتی کستور کشته شد، برادرش پولوکس به زئوس التماس کرد که کستور را زنده و جاودان کند.
فکر می کنید زئوس چه کار کرد؟ به دوبرادر جایگاهی جاودانه در آسمان بخشید، که همان صـورت فلکی جمینی است!
صورت فلکی لیرا، شلیاق، چنگ رومی
لیرا کلمه ای لاتین به معنای چنگ است. در افسانه های یونان، لیرا چنگی است که به اورفئوس موسیقی دان بزرگ منسوب است. اورفئوس ساز خود را از آپولو دریافت کرد. نقل است که موسیقی که او می نواخت از هر نوازنده دیگری زیباتر بود.
موسیقی او میتوانست دل ها را آرام کند و لذت ببخشد. اورفئوس بعد از دست دادن همسر خود، دچار افسردگی شده و سرگردان می شود. او در نهایت به قتل رسیده و چنگ او نیز در رودخانه ای انداخته می شود. زئوس به عقابی فرمان می دهد تا چنگ تا برایش بیاورد. برای دلجویی از اورفئوس، نشانی در آسمان به او اعطا می شود.
صورت فلکی پایسیز (اسفند)، حوت، ماهی
پایسیز کلمه ای لاتین به معنای ماهی است. صـورت فلکی پایسیز که از آن به عنوان دوماهی یاد می شود نماینده ای از آفرودیت و پسرش اروس می باشد.
آفرودیت و اروس خود برای فرار از تایفون که بزرگترین و ترسناک ترین هیولا در اساطیر یونان است، خود را تبدیل به ماهی کرده و برای اینکه از هم جدا نشوند، دورخود طنابی می بندند. در فرهنگ ایرانیان، صورت فلکی پایسیز نماد متولدین ماه اسفند است.
صورت فلکی اوریون، جبار، شکارچی
اوریون نام خود را از شکارچی افسانه ای یونانی با همین نام گرفته است و یکی از بزرگترین و قابل شناسایی ترین صور فلکی است. و در سراسر جهان قابل رصدکردن است. از اوریون توسط هومر و ویرجیل و حتی انجیل کتاب مقدس مسیحیان، نقل شده است. با این حساب شاید اوریون را بتوان معروف ترین صورت فلکی برشمرد.
در افسانه ها اوریون شکارچی درشت اندام با قابلیت های فوق طبیعی است، که فرزند پوزیدون بوده است. گفته می شود که او مرتبا با آرتمیس (خداونگار شکار یونان) به شکار می پرداخته است، که در نهایت بوسیله کمان آرتمیس کشته می شود.
در جای دیگری نقل است که اوریون به خاطر سم یک عقرب بزرگ به نام اسکورپیوس (که صورت فلکی به نام خود نیز دارد) جان خود را از دست می دهد.
صورت فلکی لئو (مرداد) ، اسد، شیر
لئو کلمه ای لاتین به معنای شیر است. از لئو به عنوان یک شیر قدرتمند در تمامی فرهنگ های اساطیری یاد می شود. در افسانه های یونان، لئو شیری غول پیکر است که توسط هرکولس کشته می شود.
نقل است که لئو بوسیله سلاح های معمول از پای درنمی آمده است، موهای تنش به مانند زره و پنجه هایش تیزتر از شمشیر بوده است. در نهایت هرکول ناچار می شود لئو را خفه کند. هرکول یک انگشت خود را در این جریان از دست می دهد. لئو در فرهنگ ایرانیان، نماد متولدین ماه مرداد است.
صورت فلکی سیگنوس، صلیب شمالی
سیگنوس کلمه ای لاتین شده با منشا یونانی، به معنای قو است. در اساطیر یونان، در برهه ای زئوس خود را تبدیل به قو ای زیبا می کند تا لدا مادر جمینی و هلن ِ تروی را اغوا کند. داستان دیگری می گوید که اورفئوس به قتل می رسد و در آسمان با نماد قو جایگاهی پیدا می کند. درباره منشا سیگنوس داستان های متفاوتی وجود دارد.
صلیب شمالی در واقعی نوعی آستریسم (الگوی ستاره ای مشخص) است که درون سیگنوس ِ قو وجود دارد. ستاره دُنب معروف یکی از درخشان ترین ستاره های این صورت فلکی است. سیگنوس را می توان در نوار کهکشان راه شیری رصد کرد.
به همین دلیل از این صورت فلکی به عنوان یکی از ستون های کهکشان یاد می شود. در آسمان شب سیگنوس(قو) در حالیکه بال هایش به موازات خط افق خط دارد رو به زمین به سمت پایین پرواز می کند.
صورت فلکی تارس (اردیبهشت)، ثور، گاو
تارس کلمه ای لاتین به معنای گاو است. تورس صورت فلکی مهم و بزرگی در فصل زمستان است. راجع به تورس به عنوان یکی از قدیمی ترین صورفلکی شناسایی شده، افسانه هایی نقل شده است که به عصر برنز باز می گردد. تارس در چندین اسطوره یونانی نقشی ایفا کرده است. در یکی از آنها زئوس به منظور فرار خود را به شکل یک گاو در می آورد. در فرهنگ ایرانیان، تارس نماد متولدین اردیبهشت است.
صورت فلکی تورس را به نسبتی آسان می توان در آسمان پیدا کرد. ستاره دبران، درخشان ترین ستاره تورس است.
صورت فلکی آکواریوس (بهمن) ، دلو یا آبریز
آکواریوس کلمه ای لاتین به معنای حمل کننده آب/نگه دارنده جام است. آکواریوس نشان ماه متولدین بهمن در طالع بینی است. و یکی از بزرگترین، شناخته شده ترین و قدیمی ترین صورت های فلکی نام گذاری شده می باشد.
در اسطوره شناسی یونان، اکواریوس نماینده جوانی بسیار جذاب به نام گانیمد است. زئوس خدای خدایان متوجه جذابیت های ظاهری گانیمد شده و او را به کوه المپوس دعوت می کند، تا نگه دارنده جام خدایان باشد. به خاطر خدمت این جوان به خدایان، گانیمد جوانی جاودانه به دست می آورد و نقطه ای در آسمان شب به منظور تکریم و قدردانی به نامش زده می شود.
صورت فلکی آکواریوس با وجود جایگاه برجسته و اندازه بزرگ خود، دارای ویژگی های چندان بارزی نبوده و ستاره درخشانی درون خود ندارد. تصویری که میبینید، شکل کامل این صورت فلکی نیست. تصویری است که به احتمال زیاد از آکواریوس از آسمان شب می توانید ببینید. همین تصویر نیمه کاره به احتمال زیاد بدلیل آلودگی های نوری در شهر قابل رصد نمیباشد.
صورت فلکی اورسا میجر، دب اکبر، خرس بزرگ
دب اکبر معروف ترین الگوی ستاره ای در تمام دنیاست. که مسلماً شما هم با آن آشنایی هرچند مختصری دارید. یکی از دلایل شهرت دب اکبر این موضوع است که همواره در نیم کره شمالی قابل رصدکردن است. و از گذشته های دور در مسیریابی و حتی پیداکردن قبله کاربرد دارد. دب اکبر اهمیت زیادی در اساطیر فرهنگ های مختلف دارد.
در اساطیر یونان، زئوس دلباخته زنی به نام کالیستو می شود. همسر زئوس از این بابت خشمگین شده و از روی حسادت کالیستو را به خرسی تبدیل می کند. کالیستو وقتی تبدیل به خرس می شود از پسرش آرکاس درخواست می کند تا او را خلاص کند. اما زئوس اجازه نمی دهد. در عوض تصمیم می گیرد تا کالیستو و پسرش آرکاس را برای همیشه به آسمان ببرد. طبق این اسطوره شخص کالیستو (دب اکبر) و پسرش آرکاس(دب اصغر) را تشکیل می دهند.
هفت ستاره دب اکبر تقریبا همیشه قابل دیدن هستند. تفاوت دب اکبر با سایر صور فلکی این است که به تنها چندین ستاره با افسانه هایی منقول ختم نمی شود. بخشی از دب اکبر، همیشه شما را به ستاره شمالی هدایت می کند. که قرن ها هدایتگر مسیریابان بوده است.
صورت فلکی اورسا ماینر، دب اصغر، خرس کوچک
دب اصغر شهرت خود را مدیون ستاره قطبی است که در محدوده این صورت فلکی قرار دارد. برخی تصور می کنند که ستاره شمال مستقیما بالای سرشان قرار دارد، ولی این نکته تنها در قطب شمال صادق است. ستاره شمال برای اکثر ساکنین نیم کره شمالی، ستاره ای است که باید در دل آسمان آن را جستجو کرد.
درود ؛ سپاسگزارم از ارائه مطالب ، یک سوال : زمین در مدار بیضوی دور خورشید در حال گردش است. پس چرا موقیت ستاره قطبی که در دب اصغر است مانند سایر دایرة البروج تغییر نمیکند ؟!!!!
سلام. ممنون از شما
این مسئله که جایگاه ستاره ها تو آسمون تغییر میکنن به گردش زمین به دور خورشید مرتبط نیست. تغییر مکان ستاره ها به خاطر چرخش زمین به دور خودش هست. در اصل ستاره ها در آسمان ثابت هستن و بخاطر چرخش زمین به دور خودش و اینکه ما روی زمین هستیم و باهاش در چرخش هستیم ستاره ها در طول شب دارن حرکت میکنن. تمامی آسمان هم به صورت یکسان حول محور چرخش زمین میچرخن که تقریبا همون محوری هست که در راستای قطب جنوب و شمال هست ( همپنجوری که کره های لوازم التحریر هستن ). ستاره قطبی هم تا حد خیلی زیادی در همین راستا قرار داره و امتداد محور چرخش میرسه به نزدیک ستاره قطبی ( کمی انحراف داره البته ). در نتیجه چون در همون امتداد هست چرخش به دور محورش خیلی خیلی کمه و تقریبا میگیم ثابته. در نیمکره جنوبی مثل نیمکره شمالی ستاره ای در راستای محور زمین وجود نداره. هرچقدر ستاره به استوای سماوی نزدیک تر باشه این حرکت بیشتر هست.
ایول♡
درود ؛ سپاسگزارم از ارائه مطالب ، یک سوال : زمین در مدار بیضوی دور خورشید در حال گردش است. پس چرا موقیت ستاره قطبی که در دب اصغر است مانند سایر دایرة البروج تغییر نمیکند ؟!!!!
سلام. ممنون از شما
این مسئله که جایگاه ستاره ها تو آسمون تغییر میکنن به گردش زمین به دور خورشید مرتبط نیست. تغییر مکان ستاره ها به خاطر چرخش زمین به دور خودش هست. در اصل ستاره ها در آسمان ثابت هستن و بخاطر چرخش زمین به دور خودش و اینکه ما روی زمین هستیم و باهاش در چرخش هستیم ستاره ها در طول شب دارن حرکت میکنن. تمامی آسمان هم به صورت یکسان حول محور چرخش زمین میچرخن که تقریبا همون محوری هست که در راستای قطب جنوب و شمال هست ( همپنجوری که کره های لوازم التحریر هستن ). ستاره قطبی هم تا حد خیلی زیادی در همین راستا قرار داره و امتداد محور چرخش میرسه به نزدیک ستاره قطبی ( کمی انحراف داره البته ). در نتیجه چون در همون امتداد هست چرخش به دور محورش خیلی خیلی کمه و تقریبا میگیم ثابته. در نیمکره جنوبی مثل نیمکره شمالی ستاره ای در راستای محور زمین وجود نداره. هرچقدر ستاره به استوای سماوی نزدیک تر باشه این حرکت بیشتر هست.
ایول♡
کو بقیه ش؟
با سلام.
مقاله به زودی تکمیل تر خواهد شد
کو بقیه ش؟
با سلام.
مقاله به زودی تکمیل تر خواهد شد